۱۳۹۱ تیر ۲, جمعه

رضا پهلوی:سکولاریسم شرط لازم برای رسیدن به دموکراسی است

رضا پهلوی:
سکولاریسم شرط لازم برای دستیابی به دموکراسی است اما  کافی‌ نمی‌تواند
 باشد.الزاما سکولار بودن یک حکومت دلیل بر دموکرات بودنش نیست کما اینکه 
 حکومتهای بعثی که در عراق داشتیم و در سوریه داریم، سکولار بودند ولی
دموکراتیک نبودند.  نمیگوییم سکولاریزم تضمین دموکراسی است، بلکه میگوییم
بدون سکولاریزم نمیشود به دموکراسی رسید. ولی خیلی مسائل دیگری مهم است
برای رسیدن به دموکراسی.

 اینجاست که من یک ناهنجاری میبینم در بین کسانیکه صحبت از دموکراسی دینی

 میکنند چون اساسا اگر دین بخواهد وارد  فضای عمومی بشود، اجبارا دین تبعیض

خاصی را قائل خواهد بود.

http://www.youtube.com/watch?v=Cv91YNIaz0k&feature=g-u-u

سکولاریسم و نظرات رضا پهلوی /برنامه پرسش و پاسخ مه ۲۰۱۱


بخشی از نظرات رضا پهلوی درباره سکولاریسم و لائیسیته :

بحث مربوط به لائیسیته و سکولاریزم سه جنبه دارد. اول منشا لغوی کلمۀ لائیسیته، دوم کاربرد آن و اینکه این اندیشه در طول زمان چگونه نشو نما کرده و تحول یافته است و سوم اینکه ما برای ایران فردا چه می خواهیم؟ از لحاظ لغوی بطور خلاصه به معنای «غیرروحانی» است که شباهتی به «ضد روحانی» ندارد.ما کلمۀ سکولاریزم که آنهم ریشۀ لاتین دارد عقیده و فکری گذرا است که می تواند در نسل های متفاوت تغییر کند و دلالت بر موضوعاتی دارد که نمی تواند در مورد دین و مذهب باشد،

زیرا دین در خصوص حقایق ابدی و جاودانی است.باید توجه داشت که لائیسیته به معنای مستثنی ساختن و بیرون نگاهداشتن روحانیون و نهادهایی است که معرف آن هستند مانند کلیسا اما کلمۀ سکولار مربوط به افکار و اعتقادات است به معنی دیگر فکر گذرا بودن که در برابر آن اندیشه جاودانی و ابدی قرار دارد. این امر در ابتدا و در اصل مربوط به یک نهاد یا اعضای آن نبود در واقع کلیسای کاتولیک، روحانیون سکولار را به کسانی اطلاق می کرد که از دیر و صومعه کناره نمی گرفتند بلکه بصورت منظم در آئین و مراسم حضور نمی یافتند و در بین مردم غیرمذهبی زندگی می کردند و برعلایق دنیوی آنها اداره و سرپرستی داشتند. اما از پایان قرن نوزدهم لائیسیته به معنای آزاد ساختن نهادهای عمومی بخصوص مدارس ابتدایی از زیر نفوذ کلیسای کاتولیک در کشورهایی که نفوذ آنان رایج بوده، بکار رفته است. امروزه این نظر و فکر، سایر جنبش های مذهبی را نیز شامل می شود.


طرفداران لائیسیته تاکید می کنند که اساس این نظر احترام به آزادی اندیشه است، بنابراین در نبود حکومت دینی، و در نتیجۀ جدایی دین از حکومت لازمۀ آزادی عقیده و اندیشه است.با توجه به این امر لائیسیته از حالت ضد روحانیت متمایز است ولی عملا و فعالانه با نفوذ دین و روحانیون مخالفت دارد.لائیسیته بر تفاوت بین زندگی خصوصی و وضعیت عمومی که در آن هر فردی و پیرو هر مذهبی یک شهروند معمولی و برابر با سایر شهروندان تلقی و محسوب شود متکی است. اما منتقدان لائیسیته مدعی هستند که این اندیشه نوع پنهانی از ضد روحانیت است که تجاوز به حقوق فرد برای ابراز عقاید مذهبی خویش است و در عوض بجای پیشبرد آزادی عقیده و آزادی مذهب، افراد متدین را از اجرای مراسم و تکالیف دینی آنها باز میدارد. جنبش سکولاریزم انگلستان در اواسط قرن نوزدهم و در رابطۀ نزدیک با دموکراسی و سوسیالیسم، رشد خود را آغاز کرد اما سکولاریزیمی که بنیان گذاران آمریکا بانی آن بودند از لحاظ طبقه و پایۀ روشنفکری بیشتر از سکولاریزم فرانسه مایه گرفته است تا از سکولاریزم بریتانیا. زیرا سکولاریزم آمریکا در اصل مربوط به این بود که دولت را از دخالت در انجام فرایض مذهبی و دینی ممنوع میساخت.
در مورد میهنمان باید گفت که ایران فردا متعلق به مردان و زنان آزادی است که هیچ گونه تبعیضی را نمی پذیرند. ما نمی توانیم و نباید هیچ نوع نظام و سیستمی را بپذیریم که برابری تمام شهروندان ایرانی را در برابر قانون نپذیرد و تضمین نکند

دین یک موضوع شخصی و خصوصی است و خصوصی بودن آن باید مورد احترام قرار بگیرد. سکولاریزم، جدایی بین حکومت و دین است. این بدان معنا نیست که حکومت با دین خصومت داشته باشد. این تنها به این معنی است که دولت و حکومت به حق اینکه افراد آزادانه فرایض دینی خود را انجام دهند احترام بگذارد. حتی به حق افرادی که مایل نیستند به دین معینی اعتقاد داشته باشند. برعکس دین باید از امور دولت که وجودش برای رفع نیازهای مردم، ادارۀ امور اقتصاد و امور مربوط به روابط خارجی است، جدا باشد.من همچنین بارها گفته ام که در یک نظام و کشور سکولار، نسبت به یک رژیم روحانی در ایران، دین اسلام وضع و موقعیت بهتری خواهد داشت. بی رحمی ها و ستم های بی شماری توسط دولت جمهوری اسلامی و بنام اسلام صورت گرفته است که موجب شده است که بسیاری از ایرانیان از دین و از مذهب خود برگشته اند و خود اسلام نیز در چشم نسل جوان بصورتی وحشتناک شهرت خود را از دست داده است. اگر قرار باشد که اسلام واقعا توسط ایرانیان بعنوان دین آنها رعایت شود، ضرورت دارد که از یوغ دولت که جنایات و سوء استفاده های بسیاری را به نام اسلام انجام میدهد آزاد شود. سکولاریزم تنها راه برای نجات کشور ما است .

http://www.rezapahlavi.org/details_article.php?article=528&page=1

۱۳۹۱ تیر ۱, پنجشنبه

رضا پهلوی : اوباما از مقابله کردن با ملایان ترسید !

فرزند شاه ایرانی ، شاهزاده رضا پهلوی ، به پست می‌گوید می‌خواهد علی‌ خامنه‌ای را به جرم جنایت علیه بشریت به دادگاه بین‌ المللی لاهه ببرد.


شاهزاده رضا پهلوی, که ژست‌ها و چهره پدرش را به ارث برده است اما در عمل و رفتار شباهتی به پدرش ندارد.تفاوت‌های او با پدرش از همان ابتدای مصاحبه که  هفته پیش  در هلند انجام شد   به خوبی‌ آشکار میشوند .رضا پهلوی به هلند آمد تا قدم دیگری جهت متقاعد کردن دادگاه کیفری لاهه برای انجام پرونده جنایت علی‌ خامنه‌ای بر دارد.


او که از سیاست‌ها و دیپلماسی رئیس جمهور آمریکا ، باراک اوباما ، نا امید شده ، می‌گوید : اوباما از مقابله کردن با ملایان می‌ترسد، او به همچنین اپوزیسیون جدیدی از تبعید تا سرنگونی رژیم ملایان را آغاز کرده است.


پدر رضا پهلوی به عنوان پادشاه ایران تا قبل از ۱۹۷۹  بر ایران سلطنت میکرد. او   به حالتی مغرور و جدی معروف بود  ولی‌ رضا پهلوی بر عکس ,  بسیار خوش مشرب و خونگرم به نظر می‌رسد .


در حالیکه پدر با قدرت مطلقه  حکومت کرده ، پسر حتا، در صورت بازگشت به ایران ،  کوچکترین نقش سیاسی برای خویش در نظر نمی‌گیرد ، او در مورد حکومت پدرش می‌گوید : اشتباهات زیادی صورت گرفته بود.


هنگامی که خانواده پهلوی ایران را ترک کرد او تنها ۱۷ سال داشت.
رضا پهلوی در مورد آخرین سال‌های حکومت پدرش می‌گوید : پلیس مخفی‌ ( ساواک ) بسیار افراطی عمل کرده  و سرکوب زیادی صورت گرفته بود همچنین متأسفانه اعمالی غیر قابل توجیه  و محکوم شده چون شکنجه اتفاق افتاده ، که هرگزنخواهم توانست  چشم به روی آن ببندم .با این حال ،همه موارد را باید با توجه به زمان خودش نگاه کرد ، مسکو فعالانه در تلاش بود تا بتواند قدرت در ایران را به دست بگیرد .هیچ حالتی بی‌ ناقص و کامل نمی‌تواند باشد و در حال حاضر اکثر ایرانیان با توجه به  وضعیت بین‌ المللی ایران در آن زمان قضاوت میکنند که  ما  در حال حرکت به جلو بودیم. 


http://www.jpost.com/LandedPages/PrintArticle.aspx?id=272989

۱۳۹۱ خرداد ۲۷, شنبه

سالگرد جنبش آزادی خواهی‌ و سوگند دوباره رضا پهلوی

۳ سال از آن روز‌هایی‌ که هنگامه‌ای بزرگ بر پا بود گذشت.از آن روز‌ها تا به 
امروز ،همه ما توحش بی‌ امان رژیم را که به تمام آزادی خواهان ،به تمام ملت ایران رفت ،شاهد بوده ایم.
محدود کردن روز افزون فضای داخل ،محصور کردن موسوی و کروبی ،همه  نشان از وحشت بی‌ پایان رژیم دارد.

و امروز وظیفه‌ای سنگین بر شانه‌های ایرانیان برون مرز نهاده شده است:
رساندن صدای آزادی خواهی‌ ملتی‌ به گوش جهانیان 

یکی‌ از ما که صدایش بلندتر شنیده میشود ،رضا پهلوی است.
او نیز به هر دری زده و میزند تا گامی‌ در جهت تحقق‌ آزادی خواهی‌ ملتی‌ زجر کشیده بر دارد.
هم اوست که چون موسوی و کروبی با تکیه بر مبارزات به دور از خشونت و نتیجه‌ای منوط به آرا مردم تاکید می‌ورزد.

و در این روز‌ها که سومین سالگرد جنبش آزادی خواهیست دگر بار سوگندش را به یاد می‌‌آورد.


''''  برای آزادی موسوی ،کروبی و تمام زندانیان سیاسی - عقیدتی‌  تا آخرین نفس ایستاده‌ام و برای برپایی دموکراسی و حقوق بشر در ایران از هیچ تلاشی دریغ نخواهم کرد    ''''











۱۳۹۱ خرداد ۲۶, جمعه

حق گرفتنی ‌ست ! برای گرفتنش‌ تلاش باید کرد !

در اوضاع وا نفسای ما ،که نو  امیدی از همه سوی موج میزند ،  فردی ،رضا پهلوی نامی‌ ، به همراه عده‌ای سعی‌ در یافتن راهی‌ برای احیای حقوق  تباه شده ما است.

  تا مادامیکه به نتیجه نرسیده ایم  همه راه کارهای حقوقی موجود را پیگیری  و امتحان باید کرد!

مطالب منتشر شده اخیر آقای مصطفایی و نگرانی‌‌های ایشان قابل تامل است .باید به روی راه حل‌ها و بهینه سازی وضع موجود تمرکز کنیم تا اینکه منفعل بنشینیم به این یاس که نتیجه‌ای نخواهیم گرفت.

شکایت از علی‌ خامنه‌ای مطرح شده است  ، راه کار‌ها کدامند ؟ نتیجه گیری حد اکثر چگونه میتواند باشد؟.

تمام تغییرات بزرگ نتیجه ی اراده پولادین افراد ، ملت‌هایی‌ بوده است که با عزمی راسخ به دنبال اهداف خود رفته اند.

تمرکز کامل روی نیمه خالی‌ لیوان همیشه واقع گرایی نیست. واقع گرایی استفاده از تمام ظرفیت‌های موجود برای رسیدن به آن خواستی است که برای آن میجنگیم !

مطرح شدن جنایات علی‌ خامنه‌ای و آنچه که او با جوانان و زندانیان ما می‌کند

 حد اقل فایده‌اش توجه دنیا به مردم زجر کشیده‌ای است که دستشان از همه جا کوتاه است .

و ما اینجاییم و به احترام تمام زجر کشیدگان ،امیدوار و پر تلاش به هر دری خواهیم زد تا حقوق ضایع شده خویش را احیأ نمائیم .

آری,  حق گرفتنی است !

۱۳۹۱ خرداد ۱۷, چهارشنبه

رفتن اخیر رضا پهلوی به دادگاه کیفری لاهه و ملاقات با دادستان برای چه هدفی‌؟


همچون هر فرایند حقوقی دیگری ، برای تکمیل به سلسله مراتب‌ مختلفی‌ نیاز است . به ثبت رساندن  گزارش ارائه شده  یکی‌ دیگر از مراحل تکمیلی پرونده می‌باشد .

خوشبختانه در چندین هفته اخیر ،نظام اسلامی ایران به وضوح  به   دخالت مستقیم سپاه در سوریه اعتراف کرد  و با این اعتراف ، مورد تکمیلی دیگری برای  پرونده ارسالی خامنه ای  به دادگاه کیفری لاهه فراهم گشت . اثباتی بر آن که جنایات بشری نظام ایران تنها محدود و بسته به مرز‌های کشوری نیست  و در خارج از کشور نیز تهدیدی برای صلح و امنیت مردم جهان به شمار میرود .

 اگر چه این پرونده از طریق شورای امنیت قابل باید بررسی‌ شود .ولی‌ به ثبت رساندن آن و داشتن یک شماره ارجاع نزد دادگاه کیفری بین‌المللی به موضوع تحکّم و رسمیت بیشتری می‌بخشد .

منابع و لینک‌های مربوطه :

*فرزند شاه گزارشی از جنایات خامنه‌ای را منتشر کرد
http://www.lexpress.fr/actualite/monde/proche-orient/le-fils-du-chah-diffuse-un-rapport-sur-les-crimes-contre-l-humanite-en-iran_1072529.html

**اعتراف مستقیم سپاه به دخالت در سوریه
http://www.dw.de/dw/article/0,,15981121,00.html

***سایت دادگاه  بین‌المللی کیفری لاهه
http://www.icc-cpi.int/Menus/ICC/Home

****مصاحبه رضا پهلوی و رادیو زمانهhttp://radiozamaneh.com/politics/2012/06/06/15303