۱۳۹۲ بهمن ۱, سه‌شنبه

جناب آقای سید مجتبی واحدی سلام




جناب آقای سید مجتبی واحدی سلام 



غرض از مزاحمت، ذکر نکاتی است در رابطه با مطلبی که 21 ژانویه ی 2014 

در برگه ی خود در فیسبوک منتشر کرده اید. خواستم برایتان کامنت بگذارم، اما از 

آنجا که شما کامنت گذاری را از غیردوستانتان دریغ کرده اید و من در زمره ی دوستانتان قرار ندارم و صرفا مطالبتان را دنبال می کنم، توفیق اجباری نصیبم شد که نکاتم را در نامه ای سرگشاده بنویسم، بلکه خوانندگانش آن را به سمع و نظر شما برسانند. 




راستش مطلب مشابه ای از شما چندی پیش خواندم، اما بار اول مزاحمتان نشدم و از کنار مطلبتان گذشتم. اما از آنجا که بار دوم صراحتا نوشتید که منت بر سر ما – به زعم شما «ضد مذهب»یان – گذاشتید و حق المشوره مطالبه نمی کنید؛ چون ترسیدم بار سوم به شما بدهکار شویم و قبض حق المشوره برایمان بفرستید، لازم دیدم که پیش از بدهکار شدن نکاتی را با شما در میان گذارم. 



نکته ی نخست اینکه آنان که شما «ضد مذهب» پنداشته اید، عمده ی آنان ضدیتی با مذهب ندارند، بلکه با اسلام سیاسی ای که شما در نتیجه ی «انقلابی که انفجار نور بود» به ملت حقنه نمودید و 35 سال است که آسایش، آرامش و انسانیت را در نتیجه ی آن به محاق بردید مشکل دارند. دست بر قضا شخص شما نیز در به محاق بردن آن سه گوهر ید طولایی دارید و در طول این سی و پنج سال به یکی از مسئولان رده بالای حکومت در چگونگی بهتر به محاق بردن آن سه گوهر مشاوره 
داده اید. 


در ادامه بپردازم به جان کلام شما در آن نوشته که نشان از عمق وابستگی شما به اندیشه ی "متعالی" اسلامی دارد. به حدی که حتی میوه های این اندیشه ی "متعالی" را به ما «ضد مذهبیان» نیز توصیه می کنید. نوشته اید که بسیج شویم و از جمهوری اسلامی حمایت کنیم زیرا در نتیجه، آمار افراد «ضد مذهب» صدها برابر خواهد شد. 


آقای واحدی، واقعا به هنگام نوشتن چنین جملاتی با خود چه اندیشیده اید؟ ما – به زعم شما – «ضد مذهب»یان را که تصور کرده اید که چنین پیشنهاد و مشاوره ای – از سر لطف رایگان – به ما عرضه می کنید؟ 

البته هنگامی که تمام واژه های بی دین، بی خدا، خداناباور، آتئیست، اگنوستیک، دهری و نهایتا سکولار را وا نهاده اید و از واژه ی «ضد دین» استفاده می کنید، حرجی بر شما نیست. این واژه به تنهایی پس زمینه ی ذهنی شما را روشن می کند که هنوز افکار مسلط بر حوزه، بر ذهن شما چیره هستند و همچون حوزویان خارج شدگان از دین را افرادی می بینید که «مغرض هستند»، «شیطان بر آنها مستولی شده» یا آنطور که قرآن شما می گوید «مرض در دلهاشان وجود دارد». هنوز در پس زمینه ی ذهن شما خارج شدگان از دین «گمراهانی هستند» که دین "متعالی" 


شما برایشان می تواند راهکار ارائه دهد. 


نه عزیزم. اگر ما از دین خارج شدیم، یا اگر حضور سیاسی آن را نمی پسندیم به 

دلیل پلیدی ها و زشتی های نهفته در دین "مبین" و "متعالی" شماست. پلیدی ها 

و زشتی هایی که با فکر و ذکر امثال شما عجین شده است، به حدی که قادر به 

درک زشتی و نادرستی سخن خود نیستید. و این باور پوچ و خام ِ دین "خاتم" و 

"اکمل" بودن، چنین گستاخی و خود بزرگ بینی ای عطا می کند که به خود اجازه 

می دهید با منت، زشتی و پلیدی نهفته در ذهن تان را به عنوان «مشورت مجانی» ارائه کنید.


واقعا شما فکر می کنید که ما – به زعم شما - «ضد مذهب»یان، مسلمانیم که از 
تقیه، خدعه و نیرنگ برای دستیابی به منافع معنوی یا مادی استفاده کنیم؟ یک 
بار دیگر مطلب کوتاه خود را بخوانید و دقت کنید که چه پیشنهاد داده اید. شما گستاخانه ما را به نیرنگ و دروغ دعوت کرده اید و چه بی‌ توجهانه برای این دعوتتان منت هم می گذارید و عنوان «مشورت مجانی» به آن می دهید.
نه عزیزم. ما را اشتباه گرفته اید. این مشورت هایتان را ببرید برای حضرت اَمام تان و جناب آقای کروبی و پولش را هم بگیرید. ما «ضد مذهب»یان به مشورتهایی که اصالت و شرافت انسانی را زیر سوال می برند، نیاز نداریم. 




زندیک زمین پور 
یک «ضد مذهب» تمام عیار 


تصویر مطلب  آقای سید مجتبی‌ واحدی